آموزش درس پانزدهم ۵۰۴ واژه ویدیویی + متن واژگان آخرین بروزرسانی: ۱۱ مرداد ۱۴۰۴ دستهبندی نشده آنچه در این پست میخوانید 1. Expand2. Alter3. Mature4. SacredWords in Use 1. ExpandIncrease in size; Enlarge; Swell…………………………….. A.We will expand our business as soon as we locate a new building.به محض اینکه ساختمان جدیدی را پیدا کنیم تجارتمان را توسعه خواهیم داد. B.Present laws against people who pollute the air must be expanded.باید قوانین مربوط به کسانی که هوا را آلوده می کنند گسترش داده شود. C. Expanding the comic strips, the editor hoped that more people would buy his paper.ویراستار با افزایش کارتون ها امیدوار بود که افراد بیشتری روزنامه اش را بخرند. 2. AlterMake different; Change; Vary…………………………….. A.I altered my typical lunch and had a steak instead.من نهار معمول خود را تغییر دادم و در عوض یک استیک خوردم. B.Dorothy agreed to alter my dress if I would reveal its cost to her.دوروتی قبول کرد لباسم را عوض کند، به شرط این که هزینه ی آن را به او نشان دهم. C. It’s absurd to spend money to alter that old candy store.پول خرج کردن برای تغییر آن قنادی قدیمی بی معنی است. 3. MatureRipe; Fully grown or developed…………………………….. A. I could tell that Mitch was mature from the way he persisted in his work.از روی استقامتی که میچ در کارش نشان میداد، می توانستم بگویم، آدم با تجربه ای (پخته ای) بود. B. Only through mature study habits can a person hope to gain knowledge.تنها از طریق عادات سنجیده مطالعه، فرد میتواند امیدوار به کسب علم باشد. C. It is essential that you behave in a mature way in the business world.لازم است که در دنیای تجارت مانند یک فرد جا افتاده (پخته) عمل (رفتار) کنید. 4. SacredWorthy of respect; Holy…………………………….. A. Her sacred medal had to be sold because the family was in urgent need of money.مدال باارزش او باید فروخته می شد چون خانواده اش نیاز فوری به پول داشت. B.It was revealed by the journalist that the sacred temple had been torn down.روزنامه نگار فاش کرد که معبد مقدس کاملاً خراب شده است. C. Kate made a sacred promise to her parents never to miss a Sunday church service.«کیت» به والدینش قول شرف داد که هرگز از مراسم روز یکشنبه کلیسا جا نماند. Words in Useپایان درس پانردهم 504 واژه زبان انگلیسی ، خسته نباشی دوست عزیزم. امیررضا محمودزاده