آموزش درس سی و سوم ۵۰۴ واژه ویدیویی + متن واژگان - آژانس یادگیری

آموزش درس سی و سوم ۵۰۴ واژه ویدیویی + متن واژگان

1. Volunteer

Person who enters any service of his or her own free will;

To offer one’s services

……………………………..

                                   

 

A. The draft has been abolished and replaced by a volunteer army.

احضار به سربازی منسوخ و توسط ارتشی داوطلب جايگزين شده (بوده) است.

احضار به سربازی لغو و با سپاهی داوطلب جايگزين شده (بوده) است.

 

B. Terry did not hesitate to volunteer for the most difficult jobs.

تري برای داوطلب شدن در سخت ترين کارها تعلل نمی کرد.

 

C. The boys were reluctant to volunteer their services to help clean up after the dance.

پسرها تمايلي نداشتند بعد از رقص، داوطلبانه در تمیزکاری کمک کنند.

2. Prejudice

An opinion formed without taking time and care to judge fairly;

To harm or injure

……………………………..

                                   

 

A. Prejudice against minority groups will linger on as long as people ignore the facts.

تا زمانی که مردم حقايق را ناديده بگيرند، تبعيض عليه گروه های اقليت باقی خواهد ماند.

 

B. Eliminating prejudice should be among the first concerns of a democracy.

رفع تبعيض بايد جزء اولين دغدغه های مردم سالاری باشد.

 

C. The witness’s weird behavior prejudiced Nancy’s case.

رفتار عجيب شاهد باعث تبعيض در پرونده  نانسی شد.

رفتار عجيب شاهد به پرونده نانسی آسیب زد.

3. Shrill

Having a high pitch;

High and sharp in sound;

Piercing

……………………………..

                                   

 

A. Despite their small size, crickets make very shrill noises.

جيرجيرک ها علی‎رغم جثه ی کوچکشان سروصدای گوش خراشی توليد می کنند.

 

B. The shrill whistle of the policeman was warning enough for the fugitive to stop in his tracks.

سوت گوش خراش پليس به اندازه کافی هشدارآميز بود که فراری سرجايش میخکوب کند.

 

C. A shrill torrent of insults poured from the mouth of the shrieking woman.

سيلی از اهانت‎های آزاردهنده، از دهان زنی که جيغ می‎کشيد، بيرون ريخت.

4. Jolly

Merry;

Full of fun

……………………………..

                                   

 

A. The jolly old man, an admitted bigamist, had forgotten to mention his first wife to his new spouse.

پيرمرد خوشحال که به دو زنه بودن خود اقرار مي کرد، فراموش کرده بود زن اولش را به همسر جديدش معرفی کند.

 

B. When the jolly laughter subsided, the pirates began the serious business of dividing the gold.

وقتي که خنده های خوشحالی آرام شد، دزدان دريايی کار جدی تقسيم طلا را شروع کردند.

 

C. Are you aware that a red-suited gentleman with a jolly twinkle in his eyes is stuck in the chimney?

آيا مطلع هستی آقايی که کت و شلوار قرمز می‎پوشید و برق شادی در چشمانش بود سيگاری است؟

5. Witty

  Cleverly amusing

 

……………………………..

                                   

 

A. Mr. Carlson’s witty introduction qualifies him as a first-rate speaker.

مقدمه ی شوخ طبعانه ی آقای کارلسون او را به عنوان سخنران درجه ی يک شايسته می سازد.

 

B.Fay is too slow to appreciate such witty remarks.

 فی  در درک چنين اظهارات شوخ طبعانه ای بسيار کند است.

 

C. The lawyer tried to prosecute the case by being witty and thereby entertaining the jury.

وکيل سعي کرد با شوخ طبعی محاکمه را پيگيری کند و از این طریق هيئت منصفه را سرگرم نمايد.

6. Hinder

Hold back;

Make hard to do

……………………………..

                                 

 

A. Deep mud hindered travel in urban centers.

گل ولای عميق مانع از سفر به مراکز شهری شد.

 

B. The storm hindered the pursuit of the fleeing prisoners.

طوفان مانع از تعقيب زندانيان فراری شد.

 

C. Mona’s gloomy nature hinders her relationships with other people.

خلق وخوی افسرده ی  مونا  مانع از روابط او با ديگران می شود.

7. Lecture

Speech or planned talk;

A scolding;

To scold

……………………………..

                                   

 

A. Rarely have I heard a lecture with such clear illustrations.

به ندرت يک سخنرانی با چنين توضيحات واضحی شنيده ام.

 

B. Henry’s father lectured him on the awesome perils of drug addiction.

پدر هنری  در مورد خطرات وحشتناک اعتياد به مواد مخدر او را  موعظه کرد.

 

C. A famous journalist delivered a lecture on prejudice in the press.

يک روزنامه نگار معروف در مورد تبعيض در مطبوعات سخنرانی کرد.

يک روزنامه نگار معروف در مورد تبعيض در مطبوعات را مورد نکوهش قرارداد.

8. Abuse

Make bad use of; 

Use wrongly;

Treat badly;

Scold very severely;

Bad or wrong use;

Bad treatment

……………………………..

                                   

 

A. Those who abuse the privileges of the honor system will be penalized.

 آنان که از مزايای نظام احترام سوء استفاده کنند مجازات خواهند شد.

 

B. The editor apologized for the abuse we had suffered as a result of his article.

 ويراستار به خاطر بدرفتاری که به خاطر مقاله اش بر ما تحميل شد، از ما پوزش خواست.

ويراستار به خاطر بدرفتاری که به خاطر مقاله اش متحمل شدیم، از ما پوزش خواست.

 

C. Brutal abuse of children in the orphanage was disclosed by the investigation.

 تحقيق سوء استفاده ی وحشيانه از کودکان يتيم خانه را بر ملا ساخت.

9. Mumble

 Speak indistinctly

……………………………..

                                   

 

A. Ricky mumbled his awkward apology.

ريکی عذر خواهی نامناسب خود را زمزمه کرد.

 

B. This speech course will encourage you to stop mumbling and to speak more distinctly.

اين دوره ی سخنرانی تو را تشويق می کند تا از زير لب سخن گفتن دست برداری و واضح تر صحبت کنی.

 

C. When the witness continued to mumble, the judge asked him to speak up.

وقتي که شاهد به من مِن کردن ادامه داد، قاضی از او خواست بلندتر صحبت کند.

10. Mute

Silent;

Unable to speak

……………………………..

                                   

 

A. The usually defiant child stood mute before the principal.

کودک معمولاً نافرمان در مقابل مدير ساکت ايستاد.

 

B. People are no longer willing to remain mute on the subject of abuse of gun control.

مردم ديگر نميخواهند در مورد موضوع سوء استفاده از کنترل سلاح، ساکت بمانند.

 

C. The horror of the famine left the inhabitants of the land mute with their tragic memories.

ترس از قحطی ساکنان مزرعه را با خاطرات غم انگيزی که از آن داشتند، در سکوت فرو برد.

11. Wad

Small, soft mass;

To roll or crush into a small mass

……………………………..

                                   

 

A. To decrease the effects of the pressure, the diver put wads of cotton in his ears.

غواص برای کاهش اثرات فشار، کمی (یک گلوله)  پنبه را در گوش هايش قرار داد.

 

B. The officer challenged George to explain the wad of fifty dollars which he had in his pocket.

افسر پليس جورج را به چالش کشيد تا در مورد بسته ی 50 دلاری که در جيبش داشت، توضيح دهد.

افسر پليس جورج را به چالش کشيد تا در مورد 50 دلاری مچاله ای که در جيبش داشت، توضيح دهد.

 

C. Because the automatic firing mechanism was defective, the hunter had to wad the powder into the gun by hand.

چون مکانیسم شلیک تفنگ معيوب بود، شکارچی مجبور شد که باروت را با دستش در داخل تفنگ بفشارد.

12. Retain

Keep;

Remember;

Employ by payment of a fee

……………………………..

                                   

 

A. Despite her lack of funds Mrs. Reilly retained a detective to follow her spouse.

علی رغم کمبود سرمايه، خانم ريلی کاراگاهی را برای تعقيب همسرش اجير کرد.

 

B. China dishes have the unique quality of retaining heat longer than metal pans.

ظروف چينی دارای اين ويژگی منحصر به فرد هستندکه نسبت به ماهی تابه های فلزی گرما را به مدت طولانی تری نگه می دارند.

 

C. Like the majority of people, I can retain the tune but not the words of a song.

مثل اکثر مردم، آهنگ ترانه را می توانم به خاطر بسپارم، ولی نه کلمات آن را.

Words in Use

We may scowl at him or lecture him for his abuse of our friendship, but he still continues to mumble his unwelcome remarks. The serious player may even wish he could make the kibitzer mute by sticking a wad of cotton in his mouth. The kibitzer, however, may not realize that he is causing torment or distress to his colleagues. Thus, we may have to resign ourselves to his annoying habit if we wish to retain him as a friend.  

 

ممکن است به خاطر سوء استفاده از دوستی‌مان به او اخم کنیم یا او را نکوهش کنیم، اما او همچنان نظرات ناخواسته‌اش را زمزمه‌ می کند. بازیکن جدی حتی ممکن است بخواهد که با چسباندن یک تکه پنبه در دهانش، کیبیتزر را بی صدا کند. با این حال، کیبیتزر ممکن است متوجه نباشد که باعث عذاب یا ناراحتی همکارانش می‎شود. بنابراین اگر بخواهیم او را به عنوان یک دوست حفظ کنیم، ممکن است مجبور شویم به خود بقبولانیم که با عادت آزاردهنده او کنار بیائیم.

پایان درس سی و سوم 504 واژه زبان انگلیسی ، خسته نباشی دوست عزیزم.

پست های مرتبط

مطالعه این پست ها رو از دست ندین!

آموزش درس چهل و دوم ۵۰۴ واژه ویدیویی + متن واژگان

آنچه در این پست میخوانید ۱. Maintain 2. Snub 3. Endure 4. Wrath 5. Expose 6. Legend 7. Ponder 8….

بیشتر بخوانید

آموزش درس چهل و یکم ۵۰۴ واژه ویدیویی + متن واژگان

آنچه در این پست میخوانید ۱. Complacent 2. Wasp 3. Rehabilitate 4. Parole 5. Vertical 6. Multitude 7. Nominate 8….

بیشتر بخوانید

آموزش درس چهلم ۵۰۴ واژه ویدیویی + متن واژگان

آنچه در این پست میخوانید ۱. Epidemic 2. Obesity 3. Magnify 4. Chiropractor 5. Obstacle 6. ventilate 7. Jeopardize 8….

بیشتر بخوانید

نظرات

سوالات و نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این یک سایت آزمایشی است
ساخت با دیجیتس