آموزش درس یازدهم ۵۰۴ واژه ویدیویی + متن واژگان
1. Evidence
That which makes clear the truth or falsehood of something
……………………………..
A. Each juror felt he needed more evidence before voting to convict the former football star.
هر یک از اعضای هیئت منصفه دادگاه احساس کردند قبل از رأی به محکومیت ستاره سابق فوتبال به مدارک بیشتری نیاز دارند.
B. Her many awards were evidence enough that Leona excelled in dancing.
جوایز زیاد لئونا گواه کافی بر این بود که او در رقص برتری داشت.
C. Our teacher ignored the evidence that Simon had cheated on the test..
معلم ما به مدرکی که نشان می داد سیمون در امتحان تقلب کرده است، بی توجهی کرد.
2. Solitary
Alone;
Single;
Only
……………………………..
A. Sid’s solitary manner kept him from making new friendships.
رفتار انزوا طلبانه ی سید او را از یافتن دوستان جدید بازداشت.
B. There was not a solitary piece of evidence that Manuel had eaten the cheesecake.
حتی یک مدرک هم در مورد اینکه مانوئل کیک پنیری را خورده است، وجود نداشت .
C. The convict went into a rage when he was placed in a solitary cell.
هنگامی که مجرم دریک سلول انفرادی قرار داده شد، عصبانی شد.
3. Vision
Power of seeing;
Sense of sight
……………………………..
A. . With the aid of the binoculars, my vision improved enough to see the entire vicinity.
با کمک دوربین صحرایی، دید من آنقدر بهبود یافت که تمام اطراف را ببینم.
B. Ted had perfect vision, and that helped to make him a good baseball player.
بینایی تد عالی بود و این به او کمک کرد تا بازیکن بیسبال خوبی شود.
C. The glasses that Irma bought corrected her nearsighted vision.
عینکی که ایرما خرید دید نزدیک بین او را اصلاح کرد.
4. Frequent
Happening often;
Occurring repeatedly
……………………………..
A. We made frequent visits to the hospital to see our grandfather
برای دیدن پدر بزرگمان مکرراً به بیمارستان مراجعه کردیم.
B. On frequent occasions Sam fell asleep in class
در موارد مکرر سام در کلاس خوابش می برد.
C. Dr. Bonner gave me some pills for my frequent headaches.
دکتر بونر برای سردردهای مکررم، چند قرص به من داد.
5. Glimpse
A short,
Quick view
……………………………..
A. This morning we caught our first glimpse of the beautiful shoreline.
امروز صبح، برای اولین نگاهی به خط ساحلی زیبا انداختیم.
B. One glimpse of the very feminine vision was enough to tell Romeo that he loved Juliet.
یک نگاه اجمالی به آن چشم زیبای دخترک کافی بود تا رومئو بفهمد که عاشق ژولیت است.
C. The tall shrubs kept us from getting a glimpse of the new people who inhabited the beach house.
درختچه های بلند مانع می شد به افراد جدیدی که در خانه ساحلی ساکن بودند نگاهی بیندازیم.
6. Recent
Done, made, or occurring not long ago
……………………………..
A. At a recent meeting, the Board of Education provided the evidence we had been asking for
در یکی از جلسات اخیر، هیات مدیره آموزش مدارکی را ارائه کرد که ما درخواست کرده بودیم.
B. Bessie liked the old silent movies better than the more recent ones.
«بسی» فیلم های صامت قدیمی را بیشتر از فیلم های جدید دوست داشت.
C. Recent studies have concluded that more people are unemployed than ever before.
نتیجه ی مطالعات اخیر این بود که افراد بیشتری نسبت به قبل بیکارند.
7. Decade
Ten years
……………………………..
A. After a decade of granting salary increases, my boss ended the practice.
بعد از یک دهه اعطای اضافه حقوق، رئیسم به این عمل خاتمه داد.
B. Many people moved out of this city in the last decade.
در طول ده سال گذشته، افراد زیادی از این شهر خارج شدند.
C. I have a vision that this decade will be better than the last one.
تصور می کنم که این دهه بهتر از دهه گذشته خواهد بود.
8. Hesitate
Fail to act quickly;
Be undecided
……………………………..
A. Nora hesitated to accept the challenge.
نورا در پذیرش مبارزه مردد بود.
B. When he got to the robbers’ vicinity, he hesitated before going on
وقتی به نزدیکی سارقین رسید، قبل از پیش رفتن درنگ کرد.
C. The proverb tells us that he who hesitates is lost.
ضرب المثل به ما می گوید که هر کسی تردید کند، بازنده است.
9. Absurd
Plainly not true Or Sensible;
Foolish
……………………………..
A. It was absurd to believe the fisherman’s tall tale.
باورکردن داستان طولانی مرد ماهی گیر مسخره (نامعقول) بود.
B. The flabby boy realized that the suggestion to diet was not absurd.
پسر شل و ول فهمید که پیشنهاد رژیم غذایی احمقانه نبود.
C. Underestimating the importance of reading is absurd.
دست کم گرفتن اهمیت خواندن احمقانه است.
10. Conflict
Direct opposition;
Disagreement
……………………………..
A. Our opinions about the company’s success in the last decade are in conflict with what the records show.
نظرات ما در مورد موفقیت شرکت در دهه ی گذشته، با آنچه که مدارک نشان می دهند، در تضاد است.
B. There was a noisy conflict over who was the better tennis player.
بر سر اینکه چه کسی تنیسور بهتری است کشمکش پرسرو صدایی وجود داشت.
C. The class mediation team was invited to settle the conflict
از گروه میانجیگری کلاس برای فرونشاندن درگیری دعوت شد.
11. Minority
Smaller number or part;
Less than half
……………………………..
A. Only a small minority of the neighborhood didn’t want a new park.
تنها تعداد کمی از همسایگان پارک جدید نمی خواستند.
B. A minority of our athletes who competed in the Olympics were victorious.
تعداد کمی از ورزشکاران ما که در مسابقات المپیک رقابت کردند، پیروز شدند.
C.Native Americans are a minority group in the United States.
در ایالات متحده بومیان گروه اقلیت هستند.
12. Fiction
That which is imagined or made up
……………………………..
A. The story that the president had died was fiction.
این داستان که رئیس جمهور مرده بود ساختگی بود.
B. We hardly ever believed Vinny because what he said was usually fiction.
ما بندرت حرفهای وینی را باور می کردیم، چون آنچه می گفت معمولاً بی اساس بود.
C. Marge enjoys reading works of fiction rather than true stories.
مارج از خواندن آثار تخیلی بیشتر از داستان های واقعی لذت می برد.
Words in Use
The Famous Monster of the lake
There seems to be more and more evidence that the enormous monster in Loch Ness, a solitary lake in Scotland, is more than a vision. Each year there are numerous glimpses of the monster by visitors and neighborhood people; also, recent films, not easy to ignore, are making even scientists hesitate. The story of frequent visits by a monster once seemed absurd to them, but now they are not so sure.
هیولای معروف دریاچه
به نظر می رسد شواهد بیشتر و بیشتری وجود دارد که نشان می دهد هیولای عظیم در دریاچه ای دورافتاده در اسکاتلند، چیزی بیش از یک رویا است. هر ساله تعداد زیادی بازدیدکنندگان و مردم محله نگاهی به هیولا می اندازند. همچنین فیلم‌های اخیر که نادیده گرفتن آنها آسان نیست، حتی دانشمندان را به تردید انداخته است. داستان دیدار مکرر یک هیولا زمانی برای آنها مسخره به نظر می رسید، اما اکنون آنها چندان مطمئن نیستند.
پایان درس یازدهم 504 واژه زبان انگلیسی ، خسته نباشی دوست عزیزم.
